Saturday, January 27, 2007


هوالحی القیوم
پیمانمان را به یاد بیاوریم
به نام دوست که هر چه داریم از اوست . یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
پایان نخستین شب بود پیش از آن نه شبی بود و نه روزی. عالم زر در انتظار طوفان
روز الست سکوت کرده بود . خداوند خدا همه ی ذرات را فرا خواند وذرات پراکنده
بصدای دعوت فرشتگان به هم برآمدند و در یک چشم به هم زدن پشت سر هم زانو به
زانوی هم نشستند و خداوند شروع به نوشتن کرد
در هر ذره ای می نگریست و بر لوح سبز رنگش چیزی می نوشت . نوبت من شد دیدم
که در من می نگرد. ناگهان تمام هستی ام گرم شد نگاهش را از من گرفت و قصه ام را
نوشت. روحی در من دمیده شد و امانتی بر شانه هایم هموار گردید . اسماء را آموختم و
فرشتگان را نگریستم که به امر او سجده می کردند و کفر را دیدم که تسلیم نشد؛ به امر
او" نه" گفت مسلمان نشد وبر خواسته ی خداوندگار معشوقم عشق نورزید . نگاهش
کردم دلم گرفت دلم عجیب گرفت و دلم می گیرد وقتی در مذهب عشق تسلیم نمی بینم؛
مسلمان نمی بینم . خشمگین می شوم؛ گر می گیرم آتشم می زند آری ابلیس سالهاست
.که آتشم می زند. خداوند فرمود" دور باش" و ابلیس با خود عهد بست آنروز
من هم با تو عهد بستم که جز خدا نگویم و جز خدا نپویم و ما هم پیمان شدیم آنروز
یادت می آید ؟ یادت می آید که خدا شاهد این پیوند بود؟ با تو پیوند خوردم که جز
عشق
نگویم و جز عشق نجویم و من تو " ما " شدیم
نگاه کن ابلیس را می نگری؟ او نمی خواهد من و تو ما شویم او می خواهد خدا را جدا
کند . می بینی نقل یک نقطه است؛ نقطه ای که پر از راز و رمز است . که اگر در فکر
بالا باشد خداست و اگر در تکاپوی پایین جداست . خوب گوش کن. این ندایی
دوباره است؛ این دعوتی عاشقانه است دوست بدار و به هیچ قیمتی دوستی را از خاطر
مبر . سجده ی شکر به جای آور و پیمانمان را بیاد آورد
همه را دوست بدار چرا که همه اوست و او" یکی" است

14 Comments:

At 3:23 AM, Anonymous Anonymous said...

استاد عزيزم
روزي به ما گفتي كه آگاه باشيد كه
اگر شيطان يكبار بر انسان سجده نكرد و كلام خدارا اطاعت ننمود
هان كه شما براو كه خداي شماست سجده ميكنيد؟
و تاكنون چند بار فرمان اورا اطاعت نكرده ايد؟
اين سوال آنقدر سهمگين است كه انديشه
ميرمد و عقل ميميرد
پروردگارا مارا در فهرست توبه كنندگانت قرار ده كه بر خطاكاري خود آگاهيم و زبانمان معترف
خداجان به عصمت معصومانت و قداست قدسيانت و عزت عزيزانت مارا از جمله توبه كنندگان بنويس و بخواه كه توبه كنيم و توبه مان ده و توبه مان را بپذير كه جز به خواست و اراده تو نه خواسته اي و نه قدرتي براي انجام خواسته اي وجود دارد
لا حول ولا قوة الا باالله

 
At 3:15 AM, Anonymous Anonymous said...

استاد عزيزم سلام

ای عزيز
اگر مجبورم ٬ که اسیر تو ام

و اگر مختارم ٬ که تسلیم تو ام

لاجرم هر چه هستم ٬ برای تو ام
به اميد ديدار حق

 
At 1:03 AM, Anonymous Anonymous said...

از صبح ازل گذشته شش روز تمام
مارا شب روز هفتمين است مقام

گر چشم شوي و گوش در ليله قدر
دارد ملكت سلام تا يوم قيام

بسم الله الرحمن الرحيم
آغاز و انجام
هوالاول و الآخر
دوستت داريم
نجمي

 
At 2:12 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام بر هونام عزیز
خداوند را بر آنچه که در این سال به ما از روی لطف و کرمش ارزانی داشت و بر آنچه که از روی حکمتش بر ما منع کرد شکر میکنم. دعا کنید که در سال جدید قلبهایمان طوری منقلب شوند که چشم دلمان مسیر نور را ببیند و گوش دلمان آواز حق را بشنود. حتما دعای شما که نشانی از او دارید ونشانی از او میدهید مستجاب است
خداوند نگهدارتان باد

 
At 4:12 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام به دوست عزیز گذری اتفاقی داشتم به وبلاگتون و چنان مطالب شیرین شما مرا به خود جذب کرد که تمامی مطالب را خوندم و لذت بردم
برای ما هم دعا کنید
با اجازه شما وبلاگتون را لینک می کنم تا همیشه سر بزنم

 
At 6:26 AM, Anonymous Anonymous said...

يا مالک و يا ملک
خدای خوبم ای پادشاه بخشایشگر مهربانم

یا «الرحمن الرحیم ملک یوم الدین»

بازهم ماموران نازنین و دلنوازت مرا به بارگاهت آورده‌اند

شاید می‌پندارند

از خود خجلم و شرمناک

بدین لباس آلوده و روی سیاه

و این چشم نابینا و گوش ناشنوا

و این دست و پای لنگ و زبان گنگ

خدایا ای پادشاه مهربانم

گرچه این جمله ٬ شایسته حاضران بارگاهت نیست

ولی در شان ما گدایان مقیم درگاه که هست

چه میگویم اصلاً ابزار کار ما کودکان گدای توست

خدایا از سرکرامت و عنایت خود هر بارهم انعام فرمایی

و هرچه بیشتر عطا کنی جملگی از آن توست

چرا که هر ثروت٬ برکت٬ قوت و اراده نیک و والایی ازآن توست

و هر ضعف و ناپاکی از آن من

و نداری٬ تنها دارایی من

می‌بینی چقدر دارایم می‌بینی

ولی بار خدایا ای صمد بی‌نیاز صاحب جلال

من هم در پیشگاه تو به چیزی می‌نازم و می‌بالم

که جملگی از آن من است

و آن روی سیاهم

و گدایی‌ام و کودکی‌ام و بندگی‌ام در برابر توست

خدایا ای کارساز بنده نواز

بگذار این کودک گدایت

لااقل در این خیال خام بماند

که بپندارد و بیانگارد

که چیزی برای بالیدن و نازیدن دارد

بگذار بگذار بگذار

چرا که از پاکان و برگزیدگانت شنیده که

اینجا پادشاهی هست که عاشق گدایان است

«بنازم به بزم محبت که آنجا

گدایی به شاهی مقابل نشیند»

 
At 1:55 AM, Anonymous Anonymous said...

هیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست ونوشداروی عشق تنها در دستان اوست.
اوکه نامش خداوند است.
وعشق شهد خداوند است
آیا مایل به نوشیدن این شهد هستی؟
با اين نظرات زيبا و وب زيبا منتظر آمدنت هستم

 
At 5:14 AM, Anonymous Anonymous said...

خدا را حس می کنم آنگاه که ساده می نگرم ساده می اندیشم آنگاه که به دل می نگرم و درگیر استدلال و منطق نمی شم
به کلبه روشن من هم سری بزن و آنجا شمعی روشن کن
و با قدمهای سبزت دلخوشیهایم را بیشتر کن

 
At 6:07 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام حالت خوبه
وبلاگ خوبی داری خواستم بگم تو هم یه سری به ما بزنی
اگه تونستی رو تبلیغاتم هم کلیک کن
من هم برای تو کلیک میکنم
من هرروز برای تو کلیک میکنم تو هم برای من
اگه میشه منم لینک کن

 
At 4:25 AM, Anonymous Anonymous said...

همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن
شب جمعه ها نخفتن بخداي راز گفتن
ز وجود بي نيازش طلب نياز کردن
به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن
ز مناهي و ملاهي همه احتراز کردن
ز مدينه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن
دو لب از براي لبيک به وظيفه باز کردن
به خدا که هيچ يک را ثمر آنقدر نباشد
که بروي نا اميدي در بسته باز کردن

 
At 4:27 AM, Anonymous Anonymous said...

lilymajnoon.blogfa.com


سلام.شعر بالا تقدیم شد.

 
At 4:29 AM, Anonymous Anonymous said...

دیشب من ناامید رو به خونه خودتون راه دادین و من جزو مهموناتون بودم.

 
At 4:31 AM, Anonymous Anonymous said...

لینکتون کردم

 
At 9:55 PM, Anonymous باغبان said...

باز هم کوچ

کوچ در کوچ...
.
.
.
چاره ای نیست

دستهایی که به حس لطافت گلها نرسیده باشد

به هنگام استشمام رایحه مستانه اش

ساقه اش را خواهد شکست

و گلبرگهایش را پرپر خواهد کرد

آسمان میگرید ازین درد...

اما او دوباره به باران خرده خواهد گرفت...


دوست من سلام

آیا قصه خواب حاضر غائب شنیده ای...

من آن خواب زده به ظاهر حاضری هستم...

که انگار همیشه غایبم


استفاده کردیم

شما رو لینک دادم به جمع خصوصی دوستانم

خوش آمدید

 

Post a Comment

<< Home